احمد شفاهی:احمد شفاهی به عنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نقض گسترده و جدی حقوق بشر در ایران نقش مهمی ایفا کرده است. او در مقام فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در نقض گسترده و جدی حقوق بشر به ویژه حق حیات شهروندان مشارکت داشته است. نیروهای سپاه پاسداران در اسفند ماه ۱۳۹۹ در واکنش به اعتراض سوختبران نسبت به بسته بودن مرز دستکم ۱۰ شهروند را در شهرستان سراوان با شلیک مستقیم گلوله به قتل رسانده و احمد شفاهی به عنوان فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان در برابر نقش حق اعتراض و حق حیات این شهروندان مسئول است.شفاهی همچنین در مقام فاو در مقام فرمانده لشکر 5 نصر استان خراسان رضوی در فاصله سال های 1394 تا 1397 در نقض فاحش حقوق کودکان، حق حیات انسانی و مرگ غیرنظامیان مشارکت مستقیم داشته و در برابر بکارگیری کودک سربازان افغانستانی توسط سپاه پاسداران در جریان جنگ داخلی سوریه مسئول است.
حق اعتراض، حق حیات و مرگ غیرنظامیان:احمد شفاهی به عنوان فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در قتل دستکم ۱۰ نفر از شهروندان شهرستان سراوان در این استان در اسفند ماه ۱۳۹۹ مشارکت داشته و از این رو در برابر نقض حق حیات به عنوان یکی از حقوق ذاتی بشر مسئول است.چهارم اسفند ماه ۱۳۹۹ نیروهای مرزبانی سپاه پاسداران در سراوان پس از آنکه با تجمع تعدادی از شهروندان مقابل قرارگاه سپاه سراوان روبرو شدند اقدام به تیراندازی مستقیم به شهروندان حاضر در تجمع کرده و دستکم ده نفر از آنها به قتل رساندند.این کشتار پس از آن روی داد که مرزبانی سپاه سراوان به طور ناگهانی اقدام به مسدود کردن مسیر عبور شماری از سوختبران کرد و آنها نیز به نشانه اعتراض در برابر قرارگاه سپاه تجمع کرده و خواستار بازگشایی مسیر عبوری خود بودند.بر اساس گزارشها یحیی گنگوزهی، عبدالرحمن شهرسان زهی، عبدی شهرسان زهی، سلمان شهرسان زهی، رحمان بخش دهواری، عبدالوهاب دامنی، انس صاحب زاده، عبدالغفور توتازهی، محمد میربلوچزهی و محمد نصرت زهی افرادی هستند که در اثر تیراندازی نیروهای سپاه پاسداران در سراوان جان خود را از دست دادند. همچنین پنج نفر دیگر در اثر تیراندازیها مجروح شدند.شهروندان سراوانی در اعتراض به این کشتار پنجم اسفند ماه در مقابل فرمانداری این شهر دست به تجمع میزنند که این تجمع نیز با خشونت از سوی نیروهای امنیتی شامل نیروی انتظامی و نیروهای سپاه سراوان سرکوب میشود. تصاویر منتشر شده نشان میدهد در اثر شلیک گلولههای ساچمهای به سمت تجمع کنندگان تعدادی از آنها مجروح میشوند.نیروهای اطلاعات سپاه سراوان همچنین ۱۷ اسفند ماه ۹۹ فرزاد سپاهی یکی از شهروندان این شهرستان را به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی پنجم اسفند در مقابل فرمانداری، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرده و علیرغم تلاش خانواده وی برای کسب اطلاع از سلامت و محل نگهداری او، پاسخی به خانواده نمیدهند.نیروهای سپاه سیستان و بلوچستان پیش از این در آذر ماه ۱۳۹۹ نیز با شلیک مستقیم به سوی یک سوختبر در شهرستان مهرستان او را به قتل میرسانند.پس از آن در فروردین ۱۴۰۰ نیز سوختبر دیگری در منطقه مرزی کله گان در سیستان و بلوچستان هدف تیراندازی مستقیم نیروهای سپاه قرار گرفته و جان خود را از دست میدهد.سوختبری در استان سیستان و بلوچستان به دلیل فقر شدید اقتصادی و محرومیت، تنها منبع درآمد بسیاری از شهروندان محسوب میشود.حقوق کودکان، حق حیات، مرگ غیرنظامیان
احمد شفاهی در مقام فرمانده لشکر ۵ نصر سپاه خراسان رضوی در فاصله سالها ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ در نقض جدی و فاحش حقوق کودکان، حق حیات انسانی و مرگ غیرنظامیان مشارکت مستقیم داشته است.شواهد نشان میدهند سربازانی که تحت عنوان «نیروی داوطلب» برای جنگ در سوریه توسط سپاه پاسداران بکارگرفته میشدند از طریق گردانهای امام حسین بسیج – سپاه استخدام و اعزام میشدند. این گردانها که از نیروهای داوطلب مردمی بسیج تشکیل میشوند تحت فرماندهی لشکرهای نیروی زمینی سپاه هر استان قرار داشته و توسط آنها اداره میشوند. در همین زمینه مهدی فرجی جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین استان همدان آذر ماه ۱۳۹۶ به صراحت تایید کرده بود بیشترین نیروهای سپاه پاسداران در سوریه از اعضای گردانهای امام حسین هستند.در استان خراسان رضوی گردانهای امام حسین تحت فرماندهی لشکر عملیاتی ۵ نصر بوده و مسئولیت آنها در زمان اعزام نیروهای «داوطلب» بر عهده احمد شفاهی بوده است.اگرچه تاسیس و اداره لشکر فاطمیون مستقیما تحت فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران و فرماندهان آن بوده است اما بنابر گزارشها نیروهای افغانستانی عضو لشکر فاطمیون از جمله کودک سربازان نیز توسط گردانهای امام حسین به استخدام درآمده و پس از آموزش در این گردانها زیر نظر لشکرهای نیروی زمینی سپاه برای جنگ به سوریه اعزام شدهاند.شواهد نشان میدهند بخش قابل توجهی از نیروهای فاطمیون به ویژه افراد زیر ۱۸ سال در آن با توسل به زور و اجبار و یا با وعده امکانات مالی یا مدارک هویتی ایرانی توسط سپاه پاسداران برای شرکت در جنگ در سوریه بکار گرفته شدهاند. شواهد دادگستر حکایت از این دارند که دستکم ۲ کودک سرباز افغانستانی استخدام شده در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۶ توسط گردانهای امام حسین در استان خراسان رضوی، در جنگ سوریه کشته شدند.بکارگیری کودکان افغانستانی در لشکر فاطمیون به عنوان سرباز برای جنگ در سوریه توسط سپاه پاسداران غیرقابل انکار است و شماری از این کودکان بعدتر در مصاحبه با رسانهها و سازمانهای حقوق بشری این حقیقت را تایید کرده و بر صحت آن شهادت دادهاند.در همین زمینه سازمان دیده بان حقوق بشر بهمن ۱۳۹۴ با انتشار گزارشی تحقیقی استفاده کودکان افغانستانی مهاجر در ایران توسط نیروی قدس سپاه برای جنگ در سوریه را تایید کرد. بنا بر این گزارش شمار قابل توجهی از نیروهای لشکر فاطمیون به ویژه افراد زیر ۱۸ سال به اجبار، زور و تهدید به جنگ در سوریه فرستاده میشوند. به گفته سازمان دیده بان حقوق بشر حکومت ایران با بازداشت کودکان افغانستانی زیر ۱۸ سال مهاجر در ایران آنها را وادار میکند میان اخراج به افغانستان یا پیوستن به فاطمیون و رفتن به جنگ در سوریه یکی را انتخاب کنند. این گزارش همچنین به نقل از یک شاهد عینی که خود به عنوان کودک توسط فاطمیون به اجبار به جنگ فرستاده شده نوشته است: «سپاه قدس تمام این تیپ [فاطمیون] را سازماندهی میکرد. ما این را از یونیفرمهای آنها میدانستیم. بعضی از فرماندهان فاطمیون به ما گفتند که از سپاه قدس هستند. آنها باید یونیفرمهای مخصوص فاطمیون را میپوشیدند اما گفتند که از سپاه قدس هستند.»دیده بان حقوق بشر در مهر ماه ۱۳۹۶ نیز مجددا با انتشار گزارشی تحقیقی از شناسایی هشت کودک افغانستانی کشته شده در جریان جنگ سوریه خبر داد که توسط لشکر فاطمیون و نیروی قدس سپاه برای جنگ به این کشور فرستاده شده بودند. بر اساس گزارش دیده بان حقوق بشر این کودکان بین ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشته و همگی در سوریه و در جریان جنگ کشته شدهاند.استفاده از کودکان افغانستانی توسط لشکر فاطمیون به عنوان نیروی نظامی برای جنگ در سوریه توسط رسانههای داخلی ایران نیز مورد تایید قرار گرفته است. در همین زمینه یکی از رسانههای نزدیک به منابع مذهبی و دینی و از حامیان نظام جمهوری اسلامی آبان ۱۳۹۵ با انتشار گزارشی به صراحت از کشته شدن یک کودک ۱۶ ساله افغانستانی ساکن خراسان رضوی و عضو فاطمیون در جنگ سوریه خبر داد. این گزارش به نقل از خانواده کودک کشته شده که ساکن مشهد هستند سن او در هنگام اعزام به سوریه را ۱۶ سال اعلام کرده است.بکارگیری کودکان به عنوان سرباز در جنگ توسط نیروی قدس سپاه پاسداران در حالی است که بر اساس قوانین بین المللی به ویژه کنوانسیون بین المللی حقوق کودک و همچنین اساسنامه دیوان بین المللی کیفری استفاده از کودکان در در جنگها و به عنوان نیروی نظامی ممنوع است.
هفته آخر شهریور ماه 1401 آغازی بر دور جدید اعتراضات گسترده مردمی شد. اعتراضاتی که در زمان تهیهی این شرح همچنان ادامه دارد. این اعتراضات با جان باختن مهسا (ژینا) امینی در پی عملکرد گشت ارشاد آغاز شد و اما ابعادی گسترده به خود گرفت. این اعتراضات گسترده در بسیاری از نقاط کشور اما با برخورد شدید نیروهای انتظامی و امنیتی از جمله سپاه پاسداران سرکوب شد و صدها شهروند کشته و زخمی و هزاران شهروند بازداشت شدند. بنا به گزارش فعالان حقوق بشر، یگان های زیر نظر نیروی زمینی سپاه از جمله نیروهایی بودند که عمده ترین نقش را در سرکوب معترضان غیرمسلح ایفا کردند.
شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان نیز از جمله مناطقی در کشور بود که مردم معترض در آن به خیابان ها آمدند و توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی سرکوب شدند. در جریان این سرکوب ها در این استان، صدها شهروند کشته شدند. تنها در شهرستان زاهدان، این آمار به بیش از صدتن می رسد.
هشتم مهر 1401، مردم شهرستان زاهدان در اعتراض به آنچه تجاوز یک فرمانده انتظامی به یک دختر بلوچ خوانده شد در برابر یک کلانتری در این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند که این تجمع اعتراضی به وجهی بسیار شدید توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی سرکوب شد. سرکوبی که منجر به کشته شدن حداقل ۹۰ نفر از جمله حدود ۱۵ کودک در شهرستان زاهدان شد. در جریان این سرکوبها که به جمعه خونین یا سیاه زاهدان مشهور شد، استفاده از سلاحهای جنگی مختلف توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی و شلیک با آنها به شهروندان معترض محرز شده است. (صدای آمریکا – آماده شدن جمهوری اسلامی برای سالگرد جمعه خونین؛ روایت «حالوش»؛ زاهدان در محاصره خاکریز و خندق) (هرانا – نگاهی به سلاح و مهمات؛ گزارش دادگستر از مرگ آفرینی در اعتراضات جاری)
یکی از نشانههای نقش پررنگ نیروهای تحت امر احمد شفاهی، فرمانده وقت سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در وقایع روز 8 مهر 1401 قرار داشتن نام حمیدرضا هاشمی، معاون سازمان اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در میان کشته شدگان آن روز است. (مهر- چگونگی شهادت سردار هاشمی به روایت فرمانده سپاه سلمان و شاهدان عینی)
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبههای نماز جمعه ۲۹ مهر 1401، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را مسئول کشته شدن معترضان در زاهدان در هشتم مهرماه 1401 خواند و ضمن “دلخراش” توصیف کردن واقعه گفت: “ما بسیار متعجبیم که مسئولان ردهبالا چرا در این رابطه سکوت کردهاند. دهها نفر در همین مصلی و خیابان بدون هیچ دلیلی به قتل رسیدند. بسیاری از آنها تیر به سر و سینهشان خورده بود. چه کسی اینها را و به چه جرمی به قتل رسانده است؟” امام جمعه اهل سنت زاهدان همچنین اعلام کرد: ” من عدد دقیق کشتهشدگان را نمیتوانم ذکر کنم و تا حدود ۹۰ نفر هم آمارهایی اعلام شده است. بسیاری هم زخمی و فلج شدهاند. عده زیادی دست و پایشان قطع شده است یا قطع نخاع شدهاند.” (رادیو فردا – جمعه خونین؛ رئیس پلیس زاهدان و کلانتری ۱۶ این شهر عزل شدند) تنها چند روز پیش از جمعه خونین هشتم مهر 1401، امام جمعه شهر راسک ضمن تائید خبر تجاوز به یک دختر 15ساله توسط فرمانده انتظامی چابهار از دستگاه قضایی خواسته بود که “زوایای فاجعه را بررسی و این مجرم در ملا عام محاکمه و مجازات کنند.” (هرانا – امام جمعه راسک تجاوز به یک دختر ۱۵ ساله را تایید کرد) کمتر از یک هفته پس از جمعه خونین زاهدان، به دعوت مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، سران بلوچ برای تبادلنظر پیرامون کشتار مردم زاهدان جلسه مشورتی تشکیل دادند. مولوی عبدالحمید دربخشی از سخنان خود در این جلسه گفت: ” این برخورد با مردم عادی غیرمسلح خیلی وحشتناک بود. در کل دنیا برای پراکندهکردن افراد از گاز اشکآور، گلولههای پلاستیکی و ماشینهای آبپاش استفاده میکنند، اما متاسفانه مردم ما را هدف تیر جنگی قرار دادند و در مدت کوتاهی دهها نفر را کشته و زخمی کردند.” (دویچه وله فارسی – طوایف بلوچ خواستار عزل استاندار سیستان و بلوچستان شدند)
نام برخی از جانباختگان سرکوب روز 8 مهر 1401 در زاهدان و روزهای پس از آن در سایر شهرستانهای این استان بدین قرار است:
محمود براهویی، خلیل قنبرزهی تنها، محمدعلی گمشادزهی، یاسر شه بخش، حمید نارویی، یونس نارویی، منصور رخشانی، علی عاقلی (نارویی)، عمران شه بخش، احمد شه بخش، عبدالملک شه بخش، بلال آنشینی، محمد براهویی، عبدالصمد براهویی (عیدوزهی)، ابوبکر نهتانی، موسی نهتانی (آنشینی)، محمد قلجایی، امین الله قلجایی، محمد ریگی، سامی هاشم زهی، عبدالرحمن بلوچی خواه، محمدرضا ادیب توتازهی، امیرحمزه شهنوازی، علی اکبر براهویی، جلیل قنبرزهی، ابراهیم گرگیج، احمد سرگلزایی، محمدفاروق رخشانی، علی اکبر حلقه بگوش، حمید عیسی زهی، جلیل محمدزهی، امید شهنوازی، امین گله بچه، محسن گمشادزهی، محمود شهنوازی، گنگوزهی ریگی، اسماعیل حسن زهی، عبدالله نارویی، محمدعلی اسماعیل زهی (شه بخش)، مجید بلوچزهی شه بخش، مهدی آنشینی، بلال رخشانی، سدیس کاشانی، عبدالغفور دهمرده، اسماعیل آبیل، سلیمان عرب، سعید گرگیج، لال محمد آنشینی، عبدالجلیل رخشانی، عبدالمنان رخشانی، غلام نبی نوتیزهی، نجم الدین تاجیک، عزیزالله کبدانی، حیدر نارویی رشید، محی الدین شه بخش، امیرمحمد گمشادزهی، محمد شه بخش (میربلوچ زهی)، مبین میرکازهی، رحیم داد شهلی بر، کامبیز ریگی، سعید سهراب زهی، علی کرد کلاهوری (مرادزهی)، عبدالملک شهنوازی (کمالخان زهی) و یونس سلحشوران (میربلوچ زهی).
برخی از کودکان و نوجوان نیز در جریان سرکوب روز هشتم مهر 1401 و روزهای پس از آن در استان سیستان و بلوچستان کشته شدند. نام شماری از این کودکان جان باخته که توسط فعالان حقوق بشر احراز هویت شدهاند، بدین قرار است: محمدامین گمشادزهی، محمداقبال نایبزهی شهنوازی 16 ساله، امید سارانی 13 ساله، سامر هاشم زهی 16 ساله، جواد پوشه 11 ساله، امید صفرزهی 17 ساله، محمد رخشانی 12 ساله، یاسر شاهوزهی 16 ساله، علی براهویی 14 ساله، دانیال شه بخش 11 ساله، یاسر بهادرزهی 17 ساله و پارمیس همنوا. همچنین کودک 6 سالهای به نام هستی نارویی در جریان این سرکوبها بر اثر اصابت نارنجک گاز اشک آور و خفگی جان باخت.
همچنین و در جریان این اعتراضات مردمی در این استان و سرکوب آنها توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی، شهروندان بسیاری بازداشت شدند که نام برخی از ایشان بدین قرار است:
فائزه براهویی، افشین شه بخش، ابراهیم ریگی، اسماعیل گرگیج، امیرحمزه براهویی، ایوب شه بخش، آصف گرگیج، بادل ریگی، حسین کاشانی، رئوف ریگی، سعید ریگی، سعید کاشانی، سلمان ریگی، شهاب شعیبی (سارانی)، عارف کبدانی، عبدالرحیم گرگیج، عبدالرئوف ریگی، عبدالناصر گرگیج، عبدالوحید کبدانی (براهویی)، عرفان شه بخش، علی احمدی بریچی، علی اکبر ریگی (بادل)، عمر ریگی، فرشید نوتانی، مالک کبدانی، محمدرضا نارویی، منصور دهمرده، نظام الدین هوت و یونس ریگی (میربلوچزهی).
نام شماری از کودکان بازداشت شده در جریان سرکوب اعتراضات مردمی در بدین شرح است: حامد کبدانی، محمد رخشانی آزاد، علی رخشانی آزاد، رحیم براهویی، مریم سالارزهی، معصومه علیزهی، حامد رئیسی و یاسمن سعیدی.
دانشجویان نیز از جمله اقشاری بودند که در جریان سرکوب اعتراضات مردمی هدف برخورد قرار گرفتند و چندین تن از ایشان از جمله سعید عزتی، نادر آسکانی، اسماعیل شه بخش، بهرام رشیدنسب، سعید عزتی، سینا دهواری، جعفر زومکزهی، محمد زین الدینی، احمد خزانه دار، مریم هاشمزهی، آیدا تقی پور و محمدمبین امین بیگی توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی بازداشت شدند.
(هرانا – زن، زندگی، آزادی؛ گزارش تفصیلی از ۸۲ روز اعتراض در سراسر ایران)