ولی الله حیاتی:ولی الله حیاتی در مقام معاون امنیتی – انتظامی استانداری خوزستان در ارتکاب نقض فاحش و گسترده حقوق بشر به ویژه حق آزادی بیان، حق اعتراض و حق حیات در این استان نقش ایفا کرده است. او به عنوان مسئول هماهنگ کننده امنیتی – انتظامی استانداری خوزستان با نیروهای مسلح از جمله نیروی انتظامی و سپاه پاسداران و عضو شورای تامین استان به نمایندگی از استاندار در برابر سرکوب خشونت بار اعتراضات تیر ماه ۱۴۰۰ شهروندان در این استان مسئول است. شهروندان ساکن خوزستان از ۲۴ تیر ۱۴۰۰ در واکنش به در دسترس نبودن آب آشامیدنی و سالم و خشکسالی شدید در این استان دست به اعتراضات مسالمت آمیز زدند که با سرکوب شدید نیروهای انتظامی و امنیتی مواجه شدند.حق آزادی بیان، حق اعتراض، حق حیاتولی الله حیاتی در مقام معاون امنیتی – انتظامی استانداری خوزستان در برابر سرکوب خشن اعتراضات تیر ماه ۱۴۰۰ در این استان توسط ماموران انتظامی و امنیتی مسئول است. او علاوه بر نقشی که در شورای تامین استان به عنوان معاون امنیتی – انتظامی استانداری دارد خود شخصا در وارونه جلوه دادن حقیقت و به ویژه انکار و تکذیب کشته شدن معترضان توسط نیروهای امنیتی مشارکت مستقیم داشته است.در همین زمینه در حالی که بر اساس گزارش‌های منتشر شده سه نفر در جریان این اعتراضات به واسطه شلیک گلوله از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شدند، ولی الله حیاتی سه روز پس از آغاز اعتراضات کشته شدن این افراد را انکار کرده و آن را کذب خواند. او گفته: «معاندان نظام در روزهای اخیر به دروغ مطالب و ویدئوهایی مبنی بر کشته شدن سه نفر در این استان منتشر کرده‌اند که از اساس کذب است.»ادعای کذب بودن کشته شدن معترضان توسط نیروهای امنیتی از سوی ولی الله حیاتی در حالی است که تصاویر منتشر شده از اعتراضات به روشنی تیراندازی نیروهای پلیس به سوی معترضان را نشان می‌دهد. بنابر گزارش منابع حقوق بشری در جریان این اعتراضات مصطفی نعیماوی در شهرستان شادگان و قاسم خضیری ناصری در منطقه کوت عبدالله اهواز توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.در مقابل اما ولی الله حیاتی گفته است مصطفی نعیماوی نه در نتیجه تیراندازی نیروهای امنیتی بلکه بر اثر تیراندازی «اغتشاشگران» به سمت ترانس برق کشته شده است. به گفته او «شناسایی و دستگیری عوامل فوت این فرد بیگناه در دستور کار ماموران انتظامی و امنیتی قرار گرفته است.» حیاتی همچنین در مورد کشته شدن قاسم ناصری خیضری شهروند ساکن کوت عبدالله اهواز نیز گفته بود مرگ او به دلیل تیراندازی ناشی از اختلاف خانوادگی بوده است.بنا بر گزارش منابع حقوق بشری به نقل از شاهدان عینی ماموران انتظامی و امنیتی با خشونت بسیار با معترضان در شهرهای استان خوزستان برخورد کرده و به سمت آنها تیراندازی کرده‌اند. در جریان این اعتراضات همچنین دستکم ۱۸ نفر از معترضان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده و شماری از آنها نیز در نتیجه تیراندازی ماموران مجروح شده‌اند.
هفته آخر شهریور ماه 1401 آغازی بر دور جدید اعتراضات گسترده مردمی شد. این اعتراضات با جان باختن مهسا (ژینا) امینی در پی عملکرد گشت ارشاد آغاز شد و اما ابعادی گسترده به خود گرفت. این اعتراضات گسترده در بسیاری از نقاط کشور با برخورد شدید نیروهای انتظامی و امنیتی سرکوب شد و ده‌ها شهروند کشته و زخمی و شهروندان بسیاری بازداشت شدند. نیروی انتظامی در این سرکوب ها از سلاح های ساچمه زنی استفاده کرده است. این‌گونه تفنگ‌ها معمولاً در شکار و ورزش و گاه در جنگ و برای نیروهای انتظامی به کار می روند. همچنین فعالان حقوق بشر گزارش داده اند که براساس شهادت ها و مستندات تصویری قابل اعتماد، اصابت ساچمه الزاماً مربوط به پایین تنه معترضان نبوده، بلکه در نقاط مختلف بدن از صورت تا بالاتنه وجود داشته است. علاوه بر اینها و بنا بر گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر، نیروهای انتظامی به صورتی قابل تشخیص و مکررا از سلاح کمری برای برخورد با معترضان استفاده کرده اند.
استان خوزستان نیز یکی از این مناطق در کشور است که مردم معترض در آن به خیابان ها آمدند و توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی سرکوب شدند. در جریان این سرکوب‌ها در این شهرستان دستکم چهارده شهروند از جمله حامد سلحشور، کیان پیرفلک 10 ساله، علی مولایی، سپهر مقصودی 14 ساله، آرتین رحمانی پیانی 17 ساله، میلاد سعیدیان جو، رضا شریعتی و اشرف نیکبخت در شهرستان ایذه، مهدی فراهانی در خرمشهر، عباس لویمی و عماد حیدری در اهواز، رشید رشیدی در شوشتر، علیرضا شجاعی در بهبهان و محمدحسین سالاری در ماهشهر کشته شدند. همچنین در جریان سرکوب این دوره از اعتراضات مردمی در استان خوزستان توسط نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی شماری از شهروندان در ایذه از جمله محمد ململی گلزاری، احمد گورویی، امین شیرمردی، بهنام طهماسبی، حمیدرضا فرهادی، میلاد حمیداوی، محسن دریاب، محمد نظریان، مهشید بیباک، یاسین نوروزی، محمود درویشی و مسعود محمدی بازداشت شدند. (هرانا – زن، زندگی، آزادی؛ گزارش تفصیلی از ۸۲ روز اعتراض در سراسر ایران) (رادیو زمانه – آرتین رحمانی پیانی: «شرمنده‌ام مادر، می‌خواهم در راهی قدم بگذارم که شاید جوانی‌ام را نبینی»)
