یوسف فروتن، از بنیانگذاران سپاه و اولین رئیس روابط عمومی و سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دستکم در سالهای 1363 و 1367 رئیس زندان های استان تهران بوده است. او در این دوران در تمام شکنجه ها و اعدام های انجام شده در این زندان ها مسئولیت دارد. فروتن در سال 1367 و در زمان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 1367، رئیس زندان های استان تهران بوده است.(تسنیم – اولین سخنگوی سپاه: آرم سپاه چگونه طراحی شد؟/ تمجید امام از روحیه سادهزیستی آیتالله خامنهای/نبوی به شهید بهشتی اتهام جاسوسی میزد!)بخشی از عملکرد این فرمانده سپاه و رئیس پیشین زندان های استان تهران در نقض حقوق بشر به صورت اختصار به شرح زیر است:یوسف فروتن به گفته خودش پس از 22 بهمن 1357 و پیروزی انقلاب، در بازجویی نزدیک به 80 تن از مسئولان رژیم سابق مشارکت داشته است. بسیاری از این مسئولان در نتیجه بازجویی های انجام شده توسط او و دیگر بازجویان و گزارشات آنان در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده و اعدام شدند. (تسنیم – سردار فروتن: ۸۰ آدم کَله گُنده طاغوت را بازجویی کردم/ ۳ نفر میخواستند هلیکوپتر بنیصدر را بزنند اما نگذاشتیم)یوسف فروتن در سالهای 1363 و 1367 مسئولیت زندان های تهران را برعهده داشت. خود او در خاطراتش از برخورد با نورالدین کیانوری و مریم فیروز فرمانفرماییان (کیانوری)، دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده ایران و همسر او (عضو حزب توده و موسس سازمان زنان حزب توده ایران) می گوید. کیانوری در بهمن ماه 1368 و در سن 74 سالگی در نامه ای به رهبر جدید نظام جمهوری اسلامی ایران، سید علی خامنه ای از شش سال حبس و شکنجه خود نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همینطور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نمودهاند. (راه توده – متن نامه افشاگرانه ” نورالدین کیانوری” از زندان اوین ) کیانوری همچنین حاضر شد نامش در گزارش «گالیندوپل» (مارس 1989) نخستین نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که از زندان اوین دیدار نمود، مبنی بر شکنجه دیدن و بدرفتاری نوشته شود. او با نشان دادن دست نیمه فلج و انگشتهای شکسته و پای آسیب دیده، در حضور مسئولین زندان اوین دربارهٔ نحوه شکنجه شدن وحشیانه خود صحبت نمود و همینطور در گزارش اضافه کرد که سه تن از اعضای حزب در سلولهای انفرادی به سر میبرند، کیانوری همچنین اتهام جاسوسی و توطئه را رد نموده و اعدام هزاران جوان بیگناه را محکوم کرد. (The Guardian November 17, 1999 – Death of Noureddin Kianouri Statement of the CC of the Tudeh Party of Iran, November 6, 1999) کیانوری در همان نامه به علی خامنه ای در خصوص شکنجه های همسرش نیز می نویسد: ” همسرم مریم را آن قدر شلاق زدند که هنوز پس از هفت سال، شب هنگام خوابیدن کف پاهایش درد میکند، البته این تنها شکنجه «قانونی» بود که به انواع توهین و با رکیکترین ناسزاگوییها تکمیل میشد (فاحشه، رئیس فاحشهها و…) آن قدر سیلی و توسری به او زدهاند که گوش چپ او شنواییاش را از دست دادهاست، یادآور میشوم که او در آن زمان پیرزنی هفتاد ساله بود.” (راه توده – متن نامه افشاگرانه ” نورالدین کیانوری” از زندان اوین ) (بی بی سی فارسی – مرگ مریم فیروز، ‘شاهزاده سرخ ایران’)فروتن در خاطرات خود می گوید که مریم فیروز به نظر او “زن مغرور و متکبری بود که در زندان او را تنها برای هواخوری بیرون میآوردند.” (تسنیم – بهزاد نبوی علناً به شهید بهشتی توهین میکرد/هاشمی گفت با ساواک صوری همکاری کن/ماجرای دیدار با خواهر رجوی در اوین)فروتن همچنین در زمان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 که به کشته شدن هزاران زندانی سیاسی انجامید، رئیس زندانهای استان تهران بوده است. دو زندان اوین و رجائی شهر (گوهردشت کرج) در این استان (در آن زمان و پیش از تشکیل استان البرز) در آن زمان از اصلی ترین زندان هایی بود که زندانیان سیاسی در آنها اعدام شدند. فروتن خود مدعی است که “رئیس زندان طبق قانون وظیفه نگهبانی و نگهداری زندانیان را دارد و دخالتی بهخصوص تا قبل از قطعی شدن حکم به پرونده ندارد، حتی در برخی موارد خبر از روند رسیدگی به پروندهها ندارد یعنی ممکن است زندانی به او تحویل داده شده باشد ولی او هیچ خبری از حکم او ندارد که اصطلاحاً به این وضعیت میگویند متهم زیرحکم است. تا زمانی که حکم صادر بشود ما تنها میتوانیم گزارشی از وضعیت رفتاری و معاشرتی خود متهم در زندان به دستگاههای بالایی بدهیم از این رو رئیس زندان در تخفیف حکم پس از صادرشدن حکم قطعی، میتواند تأثیرگذار باشد.” اما خود او در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم، ضمن تائید روایت حکومتی از کشتار67 می گوید که “در زمان عملیات مرصاد من مسئول زندان اوین بودم. در این عملیات یک تعدادی از فراریان ارتش خودمان هم جزو دستگیرشدگان از منافقین بودند، حتی سرهنگ دوم ارتش هم بین آنها بود. البته کسانی بودند که بهمحض پیروزی انقلاب فرار کرده بودند نه اینکه در طول حکومت جمهوری اسلامی فرار کرده باشند.” او ادامه می دهد که “همچنین ما افرادی داشتیم که بهعنوان رزمنده به جبهه رفته بودند ولی به هر دلیل پس از مدتی به گروههای نظامی سازمان منافقین پیوسته بودند. از طرفی آنطور که اطلاع دارم شمار زیادی از منافقین سر موضع در زمانی که در زندان هم تحت نظر بودند فعالیتهای خرابکارانهای در آنجا انجام میدادند که توطئه آنان کشف و ضربه بزرگی به آنها زده شد.” فروتن در آخر هم همان روایت رسمی جمهوری اسلامی را تکرار می کند که تعداد زیادی محکوم به اعدام نشدند. (خبرگزاری تسنیم – بهزاد نبوی علناً به شهید بهشتی توهین میکرد/هاشمی گفت با ساواک صوری همکاری کن/ماجرای دیدار با خواهر رجوی در اوین) امری که علاوه بر اثبات نادرست بودنش بنا بر شواهد بسیاری، بنا بر حکم دادگاه سوئد در خصوص حمید نوری، دادیار زندان گوهردشت در زمان کشتار67 و متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در ایران در تابستان سال ۱۳۶۷ نادرست است. این دادگاه حمید نوری را به این اتهام ها به حبس ابد که در سوئد معادل 25 سال زندان است محکوم کرده است. (ایران اینترنشنال – حکم دادگاه استکهلم برای حمید نوری: حبس ابد به جرم مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷)